یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود ی مامان خرسه بود ک با پسرش بوبو در یک جنگل سرسبز زندگی می کردن تا اینکه ی روز قرار شد مامان بزرگ بوبو اونجا بیاد برای مهمانی فردا مامان باید مقداری میوه و تمشک جمع کرد تا کیک درست کنه و پذیرایی کنه برای همین به همراه بوبو ب سمت درخت های میوه در جنگل ب راه افتادن وقتی ب درخت های میوه رسیدن مامان ب بوبو گفت:
+عزیزم میوه های اینجا خیلی خوشرنگ و خوشمزه است اما ی علم افتاب...
ما را در سایت علم افتاب دنبال می کنید
برچسب : بوبو,میکروب, نویسنده : elmeaftaba بازدید : 148 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 13:02